معمولاَ قسمت عمده سرمايه هر شركتي از طريق منابع میان مدت حاصل گرديده است، يعني، از منابعي كه در يك سال مستلزم باز پرداخت مي باشد. چند ويژگي عمده سرمايه گذاري كوتاه مدت عبارتند از:
1- هزينة تامين مالي: تامين مالي كوتاه مدت مي تواند هم بيشترين و هم كمترين هزينة تامين مالي رادر ساختار تامين مالي شركت تامين نمايد. برخي از انواع تامين مالي كوتاه مدت پر هزينه تر از تامين مالي متوسط يا بلند مدت هستند. از سوي ديگر برخي از منابع كوتاه مدت بدون هيچ هزينه اي سرمايه شركت را تا مين مي كنند. منابع پرداختني وتعهدي از اين مقوله اند. 2- عمل نوساني (چرخشي): اين عمل زماني رخ مي دهد كه بدهي هاي كوتاه مدت پيوسته و به طور مكرر سرمايه لازم را مرحله به مرحله تامين كرده اند. اگر چه تامين مالي كوتاه مدت را بايد طبق تعريف، در كمتر از يك سال برگردانند، ولي برخي از منابع تامين مالي هستند كه به طورپيوسته و مكرر در گردش هستند. براي مثال، اين سرمايه ها را منابع پرداختي تامين مي نمايند كه ممكن است نسبتاَ ثابت باقي بماند، چون همچنان كه تعدادي از صورت حسابها راپرداخت مي كنند، صورت حسابهاي ديگري را بوجود مي آورند.
3- عمل تسويه حساب: اين عمل زماني رخ مي دهد كه بانكهاي تجاري يا ساير قرض دهندگان نياز دارندكه شركت بدهي كوتاه مدتش را تمام و كمال بپردازد. درست همان طور كه تعدادي از منابع را گردش نموده اند و برخي را بايد در يك مرحله در سال، تاسقف صفر(0) كاهش دهند يا تسويه كنند. اين عمل اغلب در خواستي از بستانكاري بانك مي باشد جايي كه عمل تصويه حساب سند و مدركي را ارائه مي كنند كه از تامين مالي كوتاه مدت استفاده كرده است تا فقط به نيازهاي كوتاه مدت و گردشي ( چرخشي) بپردازد.
اهداف تامين مالي كوتاه مدت
شركت مي تواند از منابع كوتاه مدت براي نيل به شماري از اهداف، از جمله تغيير پذيري (انعطاف پذيري) استفاده كند. برخي از شركتها نياز هاي متغيير گسترده اي براي سرمايه گذاري در طي يك چرخة معين (معلوم) معمولاَ يك سال دارند. سرمايه گذاري را ضروري كرده اند تا موجوديها در طي يك دورة سود دهي سرماية لازم را تامين كنند؛ به محض اين كه موجوديها را فروختند، سرمايه هاي اضافي و زيادي از حد كه در دسترس هستند (موجود هستند). سرمايه گذاري كوتاه مدت اجازه مي دهد كه شركت سرمايه هايش را با نيازهايش در طي يك دورة ساليانه، فصلي و يا ساير دوره هاي چرخشي برابر كند. دومين هدف نيل سرمايه گذاري كم هزينه مي باشد. منابع بي بهره (بي سود)با كاهش نيازهاي وام گيرش از منابع سود دار، سرمابه گذاري كم هزينه را براي شركت فراهم مي كنند. سومين هدف تامين سرمايه هاي اضافي مي باشد. در برخي از موارد، شركتي ممكن است قادر به توزيع سَهم متعارفي ( برابري )نباشد و ممكن است صلاحيت وام گيريش از قَرض دهندگان متوسط يا بلند مدت در شُرف نزديكي باشد (در حال نزديك شدن باشد). منابع كوتاه مدت ممكن است فقط درآمدي براي افزايش سرمايه هاي اضافي باشند تا براتهاي (صورت موجوديها) دريافت كردني (قابل وصول) در حد اكثر زمان، سرماية لازم راتامين كند.
منابع بي بهره
دو منبع مهم و عمدة تامين مالي كوتاه مدت به طور خود به خود از فعاليتهاي روزانة شركت ناشي مي گردد و هيچ گونه هزينة منفعتي مرتبط به آنها ندارد. اينهاحسابهاي پرداختني وتعهدي هستند. حسابهاي پرداختني:
اين حسابها را زماني بوجود مي آورند كه شركت مواد خام ،ملزومات وياكالاها را براي باز فروش بر حسب اعتباربدون امضاء رسيد رسمي به واسطه بدهي خريداري مي كند. براي اكثر شركتها، اين خريد ها در مورد حساب تصفيه نشده بزرگترين منبع واحد از تامين مالي كوتاه مدت مي باشند. حسابهاي پرداختني نشان دهنده نوعي تامين مالي بدون وثيقه مي باشند. چون هيچ موجودي (دارايي)معيني را به عنوان وثيقه به جاي بدهي گرو نمي گذارند. اگر چه هيچ رسيد رسمي را امضاء نكرده اند، اما يك حساب پرداختني تعهدي اجباري(الزام آور)وقانوني شركت مي باشد. خريدار با پذيرش كالا، موافقت مي كند كه مبلغ صورت حساب (سياهه)كار پرداز(متصدي ملزومات)را بر حسب شرايط دادوستدي كه كارپرداز آن رامقرر كرده، بپردازد. اين تعهدچنان اجباري مي باشدكه گويي سندي را امضاء كرده اند. تنهامزيت يك رسيددر موردي خواهد بود كه خريدار دريافت كالا را انكار كرده باشد. وجود يك رسيد ضرورت اثبات تحويل كالا را ناديده مي گيرد.اكثر معاملات كاري را به صورت حساب تصفيه نشده(باز) طرح كرده اند،اما گاهي اوقات رسيدها را احتياج دارند در صورتي كه فروشنده اي، خريدار را نشناسد ويا اگر شخصيت (خلق وخوي) خريدار مشكوك باشد. فروشها را در حساب تصفيه نشده (باز)با شرايط بستانكاري به زحمت ايجاد كردند؛ در صورت وجودكاهش نقدينگي ؛ومدت كاهش نقدينگي، توام مي كنند. شرايط بستانكاري را به صورت عبار تي كوتاه ومختصرنظير آن چه كه در جدول 1-16 نشان داده شده است، قيد مي كنند. شكل 1-16 به طور بر جسته يا نمودار شرايط بستانكاري ن/30-2/10نمايش ميدهد.
نمونه شرايط بستانكاري
معناو مفهوم نمونه شرايط بستانكاري
كاهش دو درصدي از بهاي صورت حساب را ممكن 1-ن/30-10/2% در بر داشته باشد اگر پرداخت در ظرف مدت ده روز صورت گرفته باشد؛ از سوي ديگر،مبلغ خالص صورت حساب ظرف مدت 30روز قابل پرداخت مي باشد مبلغ صورت حساب ظرف مدت 45 روز قابل پرداخت 2- خالص برداشت در 45 روز مي با شد؛ هيچ كاهش نقدي در نظر گرفته نمي شود ممكن است كاهش يك درصدي به واسطه پرداخت 3-1/0 خالص برداشت در 45 روزآخر ماه ظرف مدت ده روز متوالي از آخرين روز ماه جاري (آخر ماه ياايم)در بر داشته باشد؛ از سوي ديگر؛مبلغ صورت حساب ظرف مدت 45روز متوالي از ماه جاري قابل پرداخت مي باشد مبلغ خالص برداشت 10 روز بعداز دريافت 4-خالص برداشت 10روزبعد از دريافت كالا(راگ) كالا (راگ)قابل پرداخت مي باشد.
مثال: شركتي چهار خريد را مطابق زير انجام داده است:
شرايط بستانكاري مبلغ صورت حساب تاريخ صورت حساب تعداد صورت حساب
1-خالص 20روز ماه 6800دلار 1سپتامبر 639 ن/20-1/10 4500دلار 3سپتامبر 640 ن/30-2/10 2300دلار 6سپتامبر 641 خالص در 30 روز 9100دلار 11سپتامبر 642
اگر شركتي تمام تخفيف ها را در بر گيرد، چه مبلغي را پرداخت كرده است وآخرين تاريخ براي پرداخت درازاي هر خريد چه تاريخي بوده است؟ اگر تخفيف صورت نگرفته باشد، مبالغ وآخرين تاريخ هاي پرداخت به چه صورتي مي باشد؟ پاسخ: تاريخها و منابع پرداختي عبارتند از:
بدون تخفيف با تخفيف تعداد صورت حساب
6800دلار 20اكتبر 6732دلار 10اكتبر 639
4500دلار 23اكتبر 4455دلار 13سپتامبر 640
2300دلار 6ااكتبر 2254دلار 16 سپتامبر 641
9100 دلار 11 اكتبر 9100دلار 11سپتامبر 642
منابع تعهدي: اين منابع بدهي ها كوتاه مدتي هستند زماني ناشي مي گردند كه خدمات را دريافت كرده اند اما هنوز پرداخت پول صورت نگرفته است. دو منبع تعهدي عمده واصلي، دستمزدهاومالياتهاي قابل پرداخت مي باشند. كارمندان براي مدت يك هفته، دو هفته ويا حتي يك ماه قبل از دريافت فيش حقوقي كار مي كنند .حقوقها يا دستمزدها، به اضافه مالياتهايي كه شركت همراه حقوق آنها مي پردازد، نوعي تامين مالي كوتاه مدت بدون وثيقه را از طرف شركت عرضه مي كند.دولت قوانين سخت ودقيقي رادر موردپرداخت مالياتهاي اجتماعي و ماليات بر درآمد مقرر داشته است، براي اينكه به سهولت نمي تواند جمع آوري مالياتها را انجام دهد. با وجود اين، ممكن است تكرر روزهاي پرداخت حقوق با افزايش يا كاهش مبلغ (مقدار) تامين مالي از طريق افزايش حقوقها تغيير كند. تا ثير چنين تغييري را در مثال زير نشان داده ايم. مثال: شركتي مقرري هفتگي 600000دلاري دارد. اين شركت تغييري را در مقرري دو هفتگي با كاهش هزينه چكهاي مكتوب وهزينه هاي مشابه براي هر 300دلار مقرري در نظر گرفته است. اين شركت هزينه پولي چهارده درصدي دارد. در صورتي كه دستمزدها را به جاي هفتگي هردوهفته پرداخت كند مجموع پس اندازهاي (اندوخته هاي) ساليانه به چه صورت خواهد بود؟
پاسخ: به شرح ذيل،49800دلار مي باشد .اگر شركت درابتدا صفرودر پايان هفته 600000دلاربدهكار باشد باشد، متوسط افزايش حقوق نصف 600000دلار يا اينكه 300000 دلار مي باشد.در مورد مقرري دو هفتگي، اين دو برابر مي شود. يعني اين كه شركت به طور متوسط 300000دلاراضافه از سرمايه گذاري بي بهره دريافت مي كند. افزايشات اضافي را مي تواند در جاي ديگري از قرار چهارده درصد14% سرمايه گذاري كند كه سود ساليانه 4200 دلار مي باشد. (14% 300000دلار). به علاوه، هزينه مقرري 300 دلاري را مي تواند 26برابردريكسال به عبارت ديگر 7800 دلاردر موقع پس انداز، پس اندازكند. سود كلي 4200دلار به اضافه 7800دلار يا به عبارتي49800 دلار مي باشد.
منابع سود دار بدون وثيقه:
يك شركت پر سود ومنفعت واستوار (ثابت) مي تواند از منابع كوتاه مدت به نسبت سود رقابت آميز، وجوهي را قرض بگيرد. اين بخش تعدادي از منابع بي وثيقه، وامهاي بهره داررا در بر مي گيرد.
وامهاي بانكي خود پرداز(بي وثيقه):
اكثر وامهاي متعارفي بانك تجاري براي يك شركت، وام كوتاه مدت بي وثيقه مي باشد. خود پردازي بدين معناست كه بانك، سرمايه اي (وجوهي)را براي حداكثرشغل (دادوستد) چرخشي يا فصلي تا مين كرده است واين وجه را براي سرمايه گذاري كاري استفاده خواهد كرد كه براي پرداخت تمام كمال اين وام نقدينگي (پول نقد) را ايجاد خواهد كرد. مثالي از وام خود پردازي، پولي است كه قرض گرفته اند تا سرمايه لازم را براي صورت موجودي هادرست قبل از حداكثر زمان فروشهاي فصلي تامين كند.اين موجوديها كه وام بانك دارد سرمايه لازمش را تامين مي نمايد. نخست به صورت پول نقد تبديل خواهند كرد كه براي پرداخت تمام كمال اين وام از آن استفاده خواهند كرد. معمولاَ وامهاي كوتاه مدت بانك را با سود پايه (بهره اوليه) برابر مي كنندكه آن را به عنوان تراز گزارشي بهره تعريف كرده اند كه در وامهاي مربوط به كسب و كار مطالبه كرده اند. اين سود پايه با عرضه وتقاضا براي سرمايه هاي كوتاه مدت تغييرمي كند اين بهره اوليه به اضافه قسط ميباشد ومرتبه اي را منعكس مي كند كه يك وام گيرنده بهره برداري يا احتمال زيان مالي بيشتري نسبت به ثروتمند ترين مشتريان بانك دارد. معمولاّ اين سود از صفر تا دو يا سه درصد افزايش مي يابد. معمولا دارايي شركتهايي كه در معرض خطر بيشتري مي باشد براي تامين مالي كوتاه مدت بي وثيقه بانك صلاحيت دار نمي باشد. معمولاَ سه نوع از وامهاي كوتاه مدت بي وثيقه بانك وجود دارد. نخست رسيد پرداخت شخصي مي باشد: يك بانك تجاري به مشتري پولدار كاسب بازپرداخت يك جايي را همراه سود در پرداخت انفرادي و در وعده معيني معمولاَ 30 تا 90 روز وام خواهد داد. يك قبض، سند رسمي مي باشد كه آن را امضاء كرده اند و دال براين بدهي مي باشد. مثال: شركتي از « سيتي بانك » وامي 100000 دلار براي مدت 60 روز در زماني كه بهره پايه 5/16 % مي باشد، در خواست مي كند. سيتي بانك اين وام را به صورت بهره به اضافه دو تصويب مي كند. چه مبلغي را بايد در 60 روز برگرداند؟
پاسخ: 10308333 دلار مي باشد. ميزان سود5/18% است و اين سود عبارت است از: 308333 دلار= (360/60) (5/18%) (100000 دلار) نوع دوم از وام گيري بي وثيقه بانك، حد اعتباري است كه توافقي بين يك بانك تجاري و يك شركت مي باشد به موجب آن بانك توافق مي كند در صورتي كه سرمايه اش در دسترس و موجود باشد طبق تقاضا به اندازة مبلغ قرار دادي تامين مالي كوتاه مدت بي وثيقه از آن استفاده نمايد. معمولاَ يك حد اعتباري را براي مدت يك سال برقرار كرده اند و ميزان بهره را به عنوان سود اوليه به اضافه مقدار درصد ثابت بيان نموده اند. بانكها تمايل دارند حد اعتباري رابسط و گسترش دهند تا به بازرسي مجدد آبرو و اعتبار مشتري كه هر بار وام كوچكي را درخواست مي كند، نيازي نباشد. نوع سوم، توافق مدور ( متغيير ) اعتباري است، كه در معنا حد اعتباري تضميني مي باشد يعني، بانك تضمين مي كند كه شركت مي تواند تا حد معيني بدون توجه به درجه فشردگي (كم حجمي) پول وام بگيرد. اگر قرار داد (توافق) متغيير اعتباري را براي بيشتر از يكسال چنانكه عمومي و همگاني باشد، مقرركنند، آن يك منبع متوسط از تامين مالي را نسبت به منبع كوتاه مدت ارائه مي كند.
مشخصات تامين مالي كوتاه مدت بانك:
اغلب شماري از مشخصات را در توافق ها براي تامين مالي كوتاه مدت بي وثيقه بانك مشخص كرده اند. اين بخش برخي از اين مشخصات را در بر دارد. حد اكثر مقدار وام گيري: بانكهاي تجاري به دقت بر حد اعتباري نظارت مي كنند و حد اكثر ميزان معوق وام را مجاز كرده اند . در اصطلاح ممكن است بيشتر از اين حداكثر مقدار را در يكسري از وام گيريها قرض بگيرند به شرطي كه بدهي هاي معوق از اين حداكثر مقداري كه بانك آن را منظور ميكند،تجاوز نكند .
مثال : شركتي حد اعتباري 4/2 ميليون دلاري در يك بانك تجاري بزرگ دارد معاملات زير طي يك سال رخ داده است . آيا اين سركت حداكثر مقدارش از انچه كه بانك منظور كرده تجاوز كرده است ؟
پاسخ منفي است اگر چه اين شركت 7/2 ميليون دلار طي يكسال وام گرفته است ولي ميزان وامش هرگز از 4/2 ميليون دلار حد اعتباري تجاوز نكرده است.
تسويه حساب سالانه : وامهايكوتاه مدت بانك را معمولا" قرار داده اند تا به شركت به هنگام مواجه با نيازهاي گردشي يا فصلي كمك كنند . شركت بايد براي نيازهاي طولاني مدتش ،منابع تامين مالي متوسط يا طولاني مدت را به منظور كاهش احتمال خطر مشكلات واريز حساب (تسويه حساب ) بسط وگسترش دهد. قواعد محدود سازنده: معمولا" حد اعتباري يا وام بانكي كوتاه مدت قيدوشرطها يا محدوديتهاي معيني را به عنوان بخشي از قرارداد در بر مي گيرد مثالي را به كار خواهيم برد در مورد محدود سازي صلاحيت شركتي كه فعاليتها يا ساختارش را بدون تصويب بانك تغيير مي دهد براي مثال قرارداد وامي ممكن است به بانك اين حق را بدهد كه هر گونه تغييرات قابل توجه اي در تركيب سود مندي شركت را رد كند در صورتي كه چنين تغيراتي ممكن است صلاحيت شركت را براي پرداخت بدهي هاي كوتاه مدتش سست وضعيف سازد. +محدوديت دوم مي تواند به صورت محدوديتهاي مالي واقع شود.بانكي ممكن است اين حق را داشته باشد كه وام گيري هاي اضافي شركت از ساير منابع را رد كند. موازنه غرامت: اين موازنه قيد وشرطي براي حفظ بهرة مقرر معمولاً 5 تا 20 درصد ،از ميزان وام معوق در يك حساب جاري در بانك وام دهنده ،مي باشد. اين عمل وام گيرنده را وادار مي كند تا مشتري بانك باشد وهمچنين بهاء واقعي وام را براي مشتري افزايش مي دهد.
رسيد پرداخت شخصي: رسيدپرداخت شخصي زماني بوجود مي آيد كه وامي را با بهره در زمان وموعد پرداخت معين اغلب ظرف مدت 30 تا 90 روز برگردانند.يك رسيد سندي رسمي مي باشد كه وام گيرنده به عنوان مدرك وجودبدهي امضاء كرده است .در صورتي كه وام را يك بانك ايجاد كرده باشد.حق الزحمه وتوان غرامتي را ممكن است درخواست كند..حق الزحمه ،هزينه اي براي تصويب وام مي باشد معمولاً اين هزينه را زماني مي پردازند كه وام را پذيرفته اند واز نصف (يك دوم) تا كل درصد ميزان وام را در بر گرفته اند. مقدار پرداختي دررسيد پرداخت شخصي مجموع اصل پول به اضافه بهره اي كه به اصل پول تعلق مي گيرد،خواهد بود. آن را مي توان به صورت فرمول زيرمحاسبه كرد. Fv=pv (1+IN)^N در حالي كهfv مساوي مقدار بدهكاري در سررسيدمي باشد،pvمساوي مقدار وام INTمساويميزانبهرةساليانه وNمساوي تعداد مدتها مي باشد.
عضو شوید
عضویت سریع
آمار مطالب
آمار بازدید
